بارها در مقالات متعدد د از کسب و کار کوچک زودبازده و یا کسب و کارهای کوچک اینترنتی و غیر اینترنتی با سرمایه کم صحبت شد. در دنیای امروز و با رشد تکنولوژی انواع و اقسام کسب و کارها وجود دارند که هدفشان ارائه خدمات و کسب درآمد می باشد . معیار کسب و کارهای کوچک در کشورهای مختلف با هم فرق می کنند ولی آنچه مسلم است مجموعه این نوع کسب و کارها نقش کلیدی در ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی کشورها ایفا می کنند.
به دلیل اهمیت و اینکه انواع کسب و کارهای کوچک بخش بزرگی از اقتصاد را تشکیل می دهند و مورد حمایت دولت ها می باشند در سایت پول یابی تصمیم گرفتم تا به معرفی کسب و کار کوچک و گام های اجرایی آن بپردازم.
تعریف کسب و کار کوچک
جهت شناسایی کسب و کارهای کوچک معیار های متعددی ارائه می شود اما هر کسب و کاری که تازه شروع به کار می کند، به عنوان یک کسب و کار کوچک شناخته میشود. کسب و کارهای کوچک معمولاً خدمات یا محصولات محدودی دارند و تنها به فروش همین موارد می پردازند. بنابراین یکی از معیارهای کوچک یا بزرگ بودن یک کسب و کار، تنوع محصولات آن است. البته کم بودن تنوع محصولات به معنی کم بودن درآمد آن کسب و کار نیست، بلکه ممکن است یک کسب و کار کوچک با همان تعداد محدود محصولات درآمد چند ده میلیونی یا میلیاردی داشته باشد.
هر صنعتی بر اساس درآمد و میزان استخدام سالانه، اندازه استانداردی را برای خود تعریف میکند. در بیشتر موارد این تعریف به واسطه نمایندگیهای دولتی تعریف میشود تا تحت قوانین تغییرپذیر دولتی تحلیل هایی را صورت دهند. به علاوه، این استانداردها برای برنامههایی که در خصوص کمک به بهبود امور مالی است کارا میباشد.
کسب و کارهای کوچک بصورت مستقل و جدا هستند و هر شرکتی با کمتر از ۵۰۰ پرسنل در این حیطه قرار میگیرد. این اندازه مرسوم ترین استاندارد تعریف شده است. در ایالات متحده امریکا حدود ۵/۲۲ میلیون کسب و کار مستقل از کشاورزی و زراعت وجود دارد که ۹۹ درصد آن کسب و کار کوچک Small Business به حساب میآیند.
معیار شناخت کسب و کارهای کوچک
همان طور که در بالا اشاره شد، از مهم ترین معیارها و شاخص های شناسایی کسب و کارهای کوچک، تعداد کارمندان آن است. کسب و کارهای کوچک معمولا بین ۱۰ تا ۵۰ کارمند دارند که میانگین درآمد سالانه آن ها بین ۱۰۰ هزار تا ۳ میلیون دلار است. البته این مورد با توجه به ارز هر کشور متفاوت است و ممکن است در کشوری مثل ایران، میزان درآمد سالانه یک شرکت بسیار کمتر از ۳ میلیون دلار باشد اما به عنوان یک کسب و کار بزرگ شناخته شود.
به همین دلیل ، معمولا برای کسب و کارهای بینالمللی میزان فروش و برای کسب و کارهای داخلی تعداد کارمندان به عنوان ملاک، مورد بررسی قرار میگیرد. برای آن که بهتر متوجه این مسئله شوید، لازم است تا با ویژگی های سایر کسب و کار ها آشنا شوید.
ویژگی ها برای کسب و کار های مختلف عبارتند از:
۱- کسب و کار های نوپا : شامل کمتر از ۱۰ کارمند و فروش کمتر از ۱۰۰ هزار دلار می باشد.
۲- کسب و کار های کوچک : بین ۱۰ تا ۵۰ کارمند و فروش بین ۱۰۰ هزار تا ۳ میلیون دلار را شامل می شود.
۳- کسب و کار های متوسط : بین ۵۰ تا ۳۰۰ کارمند و فروش بین ۳ تا ۱۵ میلیون دلار را شامل می شود.
۴- کسب و کار های بزرگ : بیش از ۳۰۰ کارمند و فروش بیش از ۱۵ میلیون دلار را شامل می شود.
با توجه به این ویژگی ها کسب و کار شما جزء کدام دسته از کسب و کارها قرار می گیرد؟ در ایران، بسیاری از کسب و کارها در دسته نوپا و کوچک قرار می گیرند و تعداد بسیار کمی در دسته کسب و کارهای متوسط یا بزرگ هستند.
بررسی معیار کوچک بودن کسب و کار ها
با توجه به موارد بالا، تقریباً با معیار سنجش کوچک بودن یک کسب و کار آشنا شده اید اما اگر بخواهیم به صورت دقیقتر این موضوع را بررسی کنیم، می توانیم ۴ معیار و یا شاخص مهم برای سنجش میزان کوچک یا بزرگ بودن یک کسب و کار را در نظر بگیریم که عبارتند از:
۱- تعداد کارمندان یا نیروی انسانی
اولین و مهم ترین معیار و شاخص برای سنجش کوچک یا بزرگ بودن یک کسب و کار، تعداد کارمندان آن است. هر چقدر تعداد کارمندان یک کسب و کار بیشتر باشد، قطعاً میزان خدمات، درآمد و مشتریان آن هم بیشتر است، به همین دلیل تعداد زیاد کارمندان یک کسب و کار را می توان به عنوان معیاری برای بزرگ دانستن آن کسب و کار دانست.
البته کم بودن تعداد کارمندان و یا نیروی انسانی یک کسب و کار نمی تواند به معنی کوچک بودن آن کسب و کار باشد، زیرا ممکن است یک کسب و کار کوچک باشد اما مشتریان و درآمد بسیار زیادی داشته باشد. بنابراین هر چقدر تعداد کارمندان یک کسب و کار بیشتر باشد، میتوان آن کسب و کار را بزرگ به شمار آورد.
۲- میزان درآمد سالیانه (کسب درآمد سالیانه )
یکی دیگر از مهم ترین معیارها و شاخص های سنجش کوچک یا بزرگ بودن یک کسب و کار را می توان میزان درآمد آن کسب و کار در طی یک سال دانست. در واقع هر چه درآمد یک کسب و کار در طی یک سال بیشتر باشد، آن کسب و کار بزرگ تر است.
البته نباید کسب و کارهای کشورهای پیشرفته و به ویژه کشورهای اروپایی و آمریکایی را با کسب و کارهای داخل ایران مقایسه کرد، زیرا وضعیت ارز داخل با خارج از کشور کاملاً متفاوت است. بلکه باید یک کسب و کار را با کسب و کاری در همان منطقه و با همان واحد ارزی مقایسه کرد تا به درستی متوجه کوچک یا بزرگ بودن آن شد.
میزان درآمد را می توان با تعداد مشتریان یک کسب و کار در ارتباط دانست اما همیشه درست نیست، چون برخی اوقات مشتریان یک کسب و کار کمتر از کسب و کار دیگر بوده اما درآمد آن بیشتر است. این مورد را میتوان به خاطر نوع محصول یا خدمات دانست اما در نهایت می توان میزان درآمد سالیانه یک کسب و کار را معیاری برای کوچک یا بزرگ دانستن یک کسب و کار دانست.
هر چقدر درآمد کسب و کاری بیشتر باشد، آن کسب و کار بزرگ تر است و قطعاً تعداد کارمندان بیشتری هم در آن کسب و کار مشغول فعالیت هستند.
۳- تعداد مشتریان
یکی دیگر از مهم ترین معیارهایی که میتوان آن را گزینه مناسبی برای شناخت میزان بزرگ بودن یک کسب و کار در نظر گرفت، تعداد مشتریان آن است. هر چقدر مشتریان یک کسب و کار بیشتر باشند، آن کسب و کار بزرگ تر است.
برای درک بهتر این موضوع می توان یک فروشگاه بزرگ را در نظر گرفت، در فروشگاه های فیزیکی هر چقدر تعداد مشتریان آن بیشتر باشند، آن فروشگاه بزرگ تر است و درآمد بیشتری هم دارد. پس تعداد مشتریان یکی از فاکتورهای بسیار مهم برای شناسایی میزان بزرگ بودن یک کسب و کار محسوب می شود.
۴- عمر یا سن کسب و کار
یکی دیگر از معیار هایی که برخی از افراد برای شناسایی میزان بزرگ بودن یک کسب و کار در نظر می گیرند، سن و یا میزان عمر کسب و کار است. در واقع این افراد می گویند که هر چقدر یک کسب و کار سن بیش تری داشته باشد، بزرگ تر است.
شاید بتوان این موضوع را این گونه بیان کرد که هر چه مدت فعالیت یک کسب و کار طولانیتر باشد بزرگ تر است، درست تر باشد. زیرا بسیاری از کسب و کارها پس از چندین سال فعالیت از بین رفته اند و از طرف دیگر، کسب و کارهای نوپایی وجود دارند که مشتریان و درآمد بسیار زیادی دارند. بنابراین اگر این معیار را برای کوچک یا بزرگ بودن یک کسب و کار در نظر می گیرید، حتماً باید فاکتورهای دیگر را هم در کنار آن بررسی کنید.
گام های شروع یک کسب و کار کوچک
آنچه مسلم است شروع کسب و کار با سرمایه کم کاملا طبیعی است و به مرور سرمایه آن تزریق خواهد شد. حالا این سوال پیش می آید که برای راه اندازی یک کسب و کار کوچک چه کارها و اقداماتی باید انجام داد؟ در ایجاد یک کسب و کار موفق کوچک باید نکات زیر را لحاظ کرد:
گام اول: ارزیابی و یا بررسی اولیه
در گام اول باید به بررسی اوضاع و شرتیط ، خصوصیات رفتاری و توانایی خود و… بپردازید و به این سوالات پاسخ دهید که:
– آیا کارآفرینی برای شما ساخته شده است؟
بدیهی است که شروع یک کسب و کار جدید ریسک های زیادی را به همراه دارد که البته با برنامهریزی میتوان شانس موفقیت را بالا برد. بنابراین بهترین نقطه شروع آن است که نقاط قوت و ضعف خود را بعنوان دارنده یک کسب و کار بشناسید.
– آیا شخصیتی مستقل و خودجوش دارید؟
این را همیشه در نظر داشته باشید که در صورت شروع یک کسب و کار کوچک، این خود شما هستید و نه شخص دیگر که باید تصمیم بگیرید که چگونه پروژهها، برنامهها و زمان خود را مدیریت کنید.
– تا چه حد با شخصیتهای متفاوت و افراد گوناگون میتوانید ارتباط برقرار کنید؟
صاحبان کسب و کار ناگزیرند که با افراد و اقشار مختلفی سرو کار داشته باشند. آیا شما میتوانید با مشتریان، تامینکنندگان، کارکنان و… در جهت منافع کسب و کار خود ارتباط برقرار کنید.
– تا چه حد قدرت تصمیمگیری دارید؟
صاحبان کسب و کار کوچک بایستی بطور مداوم، به سرعت و در شرایط بحرانی بتوانند مستقلا تصمیمگیری کنند.
– آیا شما استقامت فیزیکی و احساسی لازم برای اداره یک کسب و کار را دارید؟
مالکیت یک کسب و کار علاوه بر چالش و هیجان، مستلزم فشارکاری زیاد، ساعتهای کاری زیادی میباشد. آیا شما میتوانید ۱۲ ساعت در روز و هفت روز در هفته را کار کنید؟
– تا چه حد میتوانید برنامهریزی و سازماندهی کنید؟
تحقیقات نشان میدهد در صورت برنامه ریزی صحیح و حساب شده ، بسیاری از شکست ها به وجود نمیآمد.
– آیا انگیزه لازم را برای تحمل مشقات را دارید؟
ممکن است شما در هنگام اداره یک کسب و کار احساس کنید که در برخی مواقع توانایی تحمل تمامی مشقات و زحمات را به تنهایی ندارید و فقط داشتن انگیزه قوی است که میتواند در این مواقع سختی، دلگرم و امیدوارتان سازد.
– این کسب و کار چگونه خانواده شما را متاثر میسازد؟
سالهای اولیه شروع یک کسب و کار علاوه بر سختی های تهیه لوازم شروع کسب و کار ، میتواند سختیهایی را برای خانواده و زندگی شخصی شما ایجاد کند. در عین حال ممکن است خانواده شما تا به سوددهی رسیدن کسب و کار، دچار مشکلات و فشارهای مالی شوند. بنابراین حمایت و یا عدم حمایت خانواده نقش مهمی در شروع و ایجاد یک کسب و کار دارد.
این حقیقت دارد که دلایل زیادی برای عدم شروع یک کسب و کار کوچک و مستقل وجود دارد، اما برای افرادی که واجد شرایط فوق هستند، مزایای زیادی وجود دارد که قطعا از ریسکهای آن بیشتر است.
اینکه شما خادم و مخدوم خود میشوید.
زحمت و تلاش و ساعتهای کاری زیاد مستقیما به نفع شماست و نه شخص دیگر.
امکان کسب درآمد و رشد، محدودیت کمتری دارد.
چالش و هیجان کار برای شما افزایش مییابد.
اداره یک کسب و کار مستقل امکان فراگیری زیادی را برای شما فراهم میآورد.
گام دوم: برنامهریزی کسب و کار
شروع یک کسب و کار نیاز به انگیزه، علاقه و استعداد دارد. همچنین نیاز به تحقیقات وسیع و برنامهریزی صحیح دارد. اطلاعات زیر برای تهیه طرح کسب و کار Business Plan میتواند بسیار مؤثر واقع شود:
– تهیه لیست از دلایل ورود به تجارت
قبل از شروع به کار لیستی از تمامی دلایلی که میخواهید بخاطر آنها وارد دنیای تجارت شوید، تهیه کنید. مثلا:
شما میخواهید رییس خود باشید.
شما میخواهید استقلال مالی داشته باشید.
شما میخواهید آزاد باشید.
شما میخواهید آزادانه تمامی توانایی ها و دانستههای خود را به کار ببرید.
– شناخت کسب و کار مناسب
سپس بایستی تعیین کنید که اصولا چه کسب و کاری برای شما مناسب است. لذا این سؤالات را از خود بپرسید:
من دوست دارم با وقت خود چه کاری انجام دهم؟
چه مهارتهای تکنیکی من تا به حال آموختهام؟
به نظر دیگران من در چه کارهایی مهارت دارم؟
من چقدروقت آزاد برای اداره یک کسب و کار موفق دارم؟
آیا من هیچ سرگرمی یا علاقهای که قابل تبدیل شدن به کسب و کار شدن را داشته باشند، دارم؟
– انجام تحقیقات لازم
پس از تعیین کسب و کار مناسب تحقیقات لازم را جهت پاسخ به سؤالات زیر بهعمل آورید:
آیا ایده من کاربردی است و آیا نیازی را برآورده خواهد کرد؟
رقیب من چه کسانی خواهند بود؟
مزیت رقابتی شرکت من نسبت به شرکتهای موجود چیست؟
آیا من میتوانم خدمت بهتری ارائه دهم؟
آیا من میتوانم برای کسب و کار جدید خود تقاضا ایجاد کنم؟
– تهیه چک لیست
آخرین مرحله قبل از تهیه طرح کسب و کار این است که چک لیست زیر را تهیه کنید و پاسخ دهید:
من علاقه به شروع چه کسب و کاری دارم؟
چه خدمتی یا کالایی قرار است ارائه دهم؟ در کجا قرار است این کار را انجام دهم؟
چه مهارت و تجربهای برای این کار دارم؟
ساختار قانونی شرکت من چگونه خواهد بود؟ ( سهامی عام، خاص و… )
اسم کسب و کار چه چیزی باشد؟
چه امکانات و تجهیزاتی نیاز خواهم داشت؟
به چه تسهیلات و امکانات بیمهای نیاز خواهم داشت؟
پاسخ شما به تمامی سؤالات بالا شما را در طراحی یک کسب و کار کامل و جامع یاری میکند.
گام سوم: تامین منابع مالی و پولی
یکی از کلیدی ترین فاکتورها برای موفقیت و پیشرفت در شروع کار، جذب و تامین منابع مالی و پولی کافی جهت راهاندازی یک کسب و کار کوچک است. اطلاعات زیر تکیه بر روشهای جمعآوری پول برای شرکتهای کوچک دارد. همچنین شما را در تهیه درخواست وام Loan Prposal یاری میدهد.
منابع زیادی برای جمعآوری سرمایه جهت شروع یک کسب و کار وجود داردولی باید با بررسی تمام جوانب و میزان آن اقدام به کار کرد. توجه داشته باشید که قبل از تصمیمگیری، تمامی منابع ممکن را جستوجو کنید. این منابع می تواند از طریق زیر تهیه شود:
– پساندازهای شخصی
– دوستان و افراد خانواده
– بانکها و مؤسسات اعتباری
– شرکتهای سرمایهگذاری مخاطره آمیز
سخن پایانی کسب و کارهای کوچک
تردیدی نیست که عملکرد کسب وکارهای کوچک و حتی متوسط برای توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه مهم و حیاتی است، به همین دلیل، این کسب وکارها همیشه تحت حمایت دولت های خود قرار دارند. علاوه بر آن، سازمانهای بینالمللی از قبیل بانک جهانی و سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل متحد و بسیاری دیگر از کشورها نیز از طریق همکاری های دوجانبه کمکهای زیادی از لحاظ مالی و فنی به کسب وکارهای کوچک و متوسط نمودهاند تا جایگاه ارزشمند خود را در کشورهای در حال توسعه پیدا کنند.
اصولا کسب وکارهای کوچک و متوسط اهمیت زیادی برای اقتصاد کشورها دارند، چرا که کمک قابل توجهی به اشتغال ، کاهش فقر و افزایش تولید ناخالص ملی کرده و رشد این بخش موجب رسمیت بخشیدن به اقتصاد می شود. در بسیاری از کشورها اکثر مشاغل توسط این بنگاههای کوچک زودبازده ایجاد میشود. در ۳۰ کشوری که دارای بالاترین درآمد در سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) هستند، بیش از دو سوم افراد در کسب وکارهای کوچک و متوسط مشغول به کار هستند و این موضوع اهمیت و جایگاه کسب و کارهای کوچک را می رساند.
نکته آخر اینکه ، کسب و کارهای کوچک در ایجاد اشتغال، فراهم کردن بستر مناسب برای نوآوری و افزایش صادرات نقش مهمی دارند. این قبیل کسب وکارها از انعطاف پذیری بیشتری برخوردارند و کارآفرینی و خلاقیت بیشتری در آنها صورت می پذیرد. به عبارت دیگر کسب وکارهای کــوچک راحت تر می توانند خود را با تغییرات پرشتاب محیطی منطبق کرده و نسبت به عوامل اقتصادی و سیاسی سریعتر واکنش نشان دهند و ریسک کمتری را نسبت به شرکت های بزرگ متحمل می شوند.