یکی از استراتژی های مرتبط با مشتریان رعایت اصول بازاریابی برگشتی و یا همان بازاریابی حفظ مشتری و مخاطبان مورد برای کسب و کار می باشد. زمانی که در مورد بازاریابی و کسب درآمد اینترنتی صحبت می کنیم ، معمولا ذهنمان به طرف شیوه ها و ترفندهای جذب مخاطب و مشتریان جدید برای افزایش کسب درآمد اینترنتی می رود. توجه کنید که همه فعالیت های اقتصادی فقط معرفی کسب و کار به افراد جدید نیست و راههای دیگری هم وجود دارد.
بازاریابی علاوه بر جذب مشتریان جدید باید در فکر حفظ و نگه داشتن مشتریان موجود و قدیمی هم باشد که این از راه بازاریابی برگشتی یا بازاریابی بازگشتی امکان پذیر است. در سایت پول یابی در ادامه مجموعه آموزش های بازاریابی اینترنتی این بار به اصول بازاریابی برگشتی پرداخته می شود.
تعریف بازایابی برگشتی Retention Marketing
در تعریف بازاریابی برگشتی یا بازاریابی بازگشتی باید گفت ، نوعی استراتژی است که برای مشتریان و مخاطبان موجود بازاریابی میکند. در واقع این استراتژی بر حفظ و یا بازگرداندن مشتریانی که قبلا با یک برند و یا شرکت اقتصادی کار کردهاند و نگهداری مشتریانی که قبلا به یک برند از طریق اشتراک مجدد یا عضویت پیوسته اند، تمرکز و تاکید دارد.
حال این سوال مطرح می شود که چگونه با این تعریف بازاریابی حفظ مشتری با مرحله نهایی بازاریابی چرخه مشتری جور درمیآید؟
در ابتدای این چرخه زندگی، بازاریابی کسب، آگاهی از برند را ایجاد میکند، جلب توجه میکند، به مخاطبان آموزش میدهد، و در نهایت مخاطبان را به خریداران تبدیل میکند. در پایان این چرخه زندگی، بازاریابی برگشتی یا خریدار را به قیف خرید برمیگرداند. حتی اگر از چرخه خارج شده باشند باز آنها را در چرخه به یک مشتری فعال و دارای تعامل زیاد تبدیل میکند.
خلاصه اینکه، ریتنشن مارکتینگ retention marketing یا همان بازاریابی برگشتی، یکی از مهم ترین مباحث دیجیتال مارکتینگ است که با استفاده از آن، بازاریابی با هدف جذب و حفظ مشتری صورت میگیرد. در واقع بازاریابی برگشتی به منظور تکرار خرید از سوی مشتریان انجام میشود و یکی از تکنیک های بازاریابی اینترنتی تاثیرگذار محسوب می شود.
اصول بازاریابی برگشتی
توجه کنید، حفظ مشتری ممکن است حتی مهمتر از جذب مشتری باشد. بیایید نگاهی داشته باشیم به اینکه چرا چنین چیزی ممکن است درست باشد و چگونه میتوانید در حالی که منابع کمتری را در بازاریابی هزینه میکنید، بازاریابی برگشتی را برای افزایش کسب درآمد داشته باشید.
همان طور که در بالا گفته شد، حفظ مشتری ممکن است حتی مهمتر از جذب مشتری می باشد. اهداف اصلی بازاریابی برگشتی هم بر حفظ مشتری تاکید دارد، چون:
– نرخ بازده مشتریان و بازگرداندن مشتریان گذشته به چرخه خرید را افزایش دهد.
– نرخ رویگردانی مشتری (ریزش مشتری) کم شده و مشتریان موجود در چرخه خرید حفظ می شوند.
– فرکانس خرید را افزایش داده و سبب می شود تا مشتریان بیش از قبل و به طور مکرر وارد چرخه خرید شوند.
چند نمونه از اصول بازاریابی برگشتی یا بازاریابی حفظ مشتری میتواند اپلیکیشن یک بازی پولی باشد که یک شارژ رایگان را برای بازیکنی که چند روز است به برنامه وارد نشده، میفرستد و یا یک خرده فروش آنلاین که به یکی از مشتریان قبلی خود فهرستی از اقلام موجود و مورد علاقه او را ( این علاقه از خرید اخیرشان معلوم میشود) بفرستد. تشویق مشتریانی که خدمات خود را به روز کنند، نمونه دیگری از بازاریابی برگشتی است.
اهمیت بازاریابی بازگشتی
این سوال مطرح می شود که ، چرا بازاریابی برگشتی یک استراتژی هوشمند و با اهمیت می باشد؟ و یا رعایت اصول بازاریابی برگشتی چه اهمیت و جایگاهی دارد؟ برای برندهای جدید و در حال رشد، منطقی است که بیشتر برنامه های بازاریابی خود را روی جذب مشتری جدید متمرکز کنند. اما هنگامی که یک برند به لحاظ تعداد مشتری، دارای پایه محکمی است، لازم است استراتژی خود را تغییر بدهد و توجه بیشتری روی حفظ مشتری داشته باشد.
بدون داشتن برنامه حفظ مشتری، تمام استراتژیهای بازاریابی در مرحله کسب هیچ فایده و نتیجهای نخواهند داشت. یک برند ممکن است به سختی برای جذب مشتری تلاش کند، اما بعد از آن با عدم موفقیت در دوباره درگیر کردن آنها و بازاریابی مجدد، آنها را از دست بدهد. این از دست دادن مشتریان یک اشتباه پر هزینه است، زیرا ثابت شده که بازاریابی برگشتی میزان کسب درآمد را افزایش میدهد در حالی که در مقایسه با بازاریابی کسب منابع کمتری را هم استفاده کرده است.
توجه کنید که نگه داشتن مشتریان موجود، سود را افزایش میدهد. نتایج آن برای حفظ مشتریان موجود موفقیتآمیز است. افزایش نرخ نگهداری مشتری تنها به میزان ۵ درصد، میتواند سود را ۲۵ تا ۹۵ درصد افزایش دهد.
فروش به مشتریان موجود سادهتر از فروش به مشتریان جدید است. احتمال فروش کالا توسط برندها به مشتریان موجود ۶۰ الی ۷۰ درصد است، در حالی که احتمال فروش به یک مشتری جدید فقط ۵ الی ۲۰ درصد است و اینجاست که جایگاه و اهمیت بازاریابی برگشتی مشخص می شود.
ضرورت بازاریابی برگشتی برای کسب و کارها
هر زمانی که مشتری از شما خرید میکند، شانس اینکه مجددا برگردد بسیار بالا میرود. احتمال بازگشت مشتری به فروشگاه پس از یک بار خرید، ۲۷ درصد است. اگر او خرید دوم یا سوم را انجام دهند، این رقم به یک شانش ۵۴ درصدی برای خریدهای دیگر افزایش مییابد. لذا بازاریابی برگشتی علاوه بر سود و افزایش درآمد ، یکی از راههای ارزان بازاریابی اینترنتی هم می باشد.
حال حساب کنید، هزینه جذب مشتریان فعلی کمتر از هزینهای است که صرف جذب مشتری و مخاطبان جدید میشود. هزینه به دست آوردن یک مشتری جدید نسبت به نگه داشتن یک مشتری موجود میتواند تا ۵ برابر بیشتر باشد، این اعداد و ارقام ضرورت توجه کسب و کارها به بازاریابی برگشتی یا بازاریابی بازگشتی را بیشتر می کند.
احتمال خرید مشتریان فعلی بیشتر است. همینطور احتمال بازگشت و صرف پول بیشتر توسط افرادی که قبلا از برند شما خرید داشتهاند بیشتر است. مشتریان موجود میتوانند در خرید خود ۶۷ درصد بیشتر از مشتریان جدید پول خرج کنند.
البته این به معنای عدم جذب مشتریان جدید نیست چون خوشبختانه مشتریان موجود به شما کمک میکنند مشتریهای جدید را هم جذب کنید. هنگامی که کسب و کارتان طرفدارانی شاد و راضی دارد، آنها به مدافعان برند شما تبدیل میشوند. این موضوع مشتریان دیگر را به سمت کسب و کارتان هدایت میکند، زیرا مشتریان اغلب به دوستان و آشنایان خود اعتماد میکنند و از آنها راهنمایی و مشورت در مورد انجام خرید محصولات و خدمات می گیرند.
معیارهای نگهداری مشتری
حالا که با مزایا و اصول بازاریابی برگشتی و اهمیت آن برای برندها و افزایش کسب درآمد آشنا شده اید، بهتر است تا به معیارهایی که برای راه اندازی یک کمپین حفظ مشتری یا نگهداری مشتری برای خودتان نیاز است، آشنا شوید:
– محاسبه نرخ رویگردانی مشتری (ریزش مشتری)
نرخ رویگردانی (ریزش) مشتری نرخی است که نشان میدهد چه تعداد از مشتریان از انجام کسب و کار خود با شما دست برمیدارند. این رقم به شما کمک میکند تا میزان مشتریانی را که از دست میدهید، بدانید. میتوانید نرخ رویگردانی را در دورههای مختلف زمانی اندازهگیری کنید، اما این نرخ اغلب به طور سالانه محاسبه میشود.
فرمول روش محاسبه: (تعداد مشتریان در شروع سال – تعداد مشتریان در پایان سال) / تعداد مشتریان در شروع سال
– آگاهی از نرخ خالص رویگردانی درآمد
نرخ خالص رویگردانی درآمد، درصد از دست دادن درآمد در نتیجه کنسل شدن سرویس یا خدماتی توسط مشتریان موجود کسب و کارتان است. این نرخ بیشتر مربوط بهSaaS (اجاره نرمافزار) و کسب و کارهای اشتراکی است، چرا که به آنها کمک میکند تا در جریان درآمدی که در نتیجه یک غیرفعال کردن حساب توسط مشتریان باشند. در این معادله، MRR درآمد مکرر ماهانه است.
روش محاسبه: MRR از دست رفته از مشتریان موجود در طول ماه – MRR جدید از مشتریان موجود که در طول ماه به دست آمد / MRR از مشتریان موجود در شروع ماه
– نرخ تکرار خرید
نرخ تکرار خرید درصد مشتریانی است که بیش از یک بار از برند شما خرید کردهاند. این رقم به شما کمک میکند تا بدانید چند نفر از مشتریان شما به کسب و کارتان دوباره مراجعه میکنند.
شیوه محاسبه: تعداد مشتریان بازگشتی / تعداد کل مشتریان
– بازدیدکنندگان بازگشتی وب سایت
بازدیدکنندگان بازگشتی تعداد بازدیدکنندگانی هستند که قبلا در وب سایت شما بودهاند. در حالی که این رقم لزوما نشاندهنده تعداد مشتریهای بازگشتی شما نیست، اما میتواند برای تعیین اینکه چه تعداد از مخاطبان شما به طور منظم با برند شما تعامل دارند، مفید باشد.
شیوه محاسبه: از آنالیز وبسایتتان استفاده کنید و به دادههای جدید در مقابل دادههای مخاطبان بازدیدکننده مراجعه کنید تا این اطلاعات را به دست آورید.
– ارزش طول عمر مشتری CLV
ارزش طول عمر مشتری (CLV) ارزشی است که مشتری در طول عمر انجام کسب و کار با شما به برندتان میدهد. این رقم به شما در ارزیابی برگشت مشتری کمک نمیکند، اما میتواند کمک کند تا بازاریابی برگشتی خود را ارزشیابی کنید، زیرا نشان می دهد که ارزش نگه داشتن مشتری چقدر است.
شیوه محاسبه کردن آن: پیدا کردن ارزش طول عمر مشتری وابسته به مدل کسب و کار شما است.
– شاخص خالص مروجان NPS
شاخص خالص مروجان کمک میکند تا ببینید چقدر احتمال دارد که مشتریانتان کسی را به کسب و کارتان ارجاع دهند. برای یافتن این رقم، باید از مشتریان خود پرس و جو کنید و از آنها بخواهید تا به پرسش زیر در مقیاس یک تا ۱۰ پاسخ دهند: «چقدر احتمال دارد کسب و کار و برند ما را به یک دوست و یا همکار پیشنهاد کنید؟»
از پاسخهای آنان میتوانید تعداد رواجدهندهها، افراد منفعل و بدگوهایی را که دارید، محاسبه کنید. سپس میتوانید از این فرمول برای تعیین شاخص خالص مروجان خود استفاده کنید.
طرفداران (یا رواجدهندهها): مشتریانی که با ۹ تا ۱۰ پاسخ میدهند
افراد منفعل: مشتریانی که با ۷ تا ۸ سوال پاسخ میدهند
بدگوها (بازدارندهها): مشتریانی که به سوال با ۰-۶ پاسخ میدهند
شیوه محاسبه: درصد رواجدهندهها – درصد بازدارندهها
انواع کمپین بازاریابی برگشتی یا حفظ مشتری
در زمانی که شروع به جمعآوری ایدههایی برای برنامههای بازاریابی برگشتی یا حفظ مشتری میکنید، راهاندازی یک یا چند مورد از کمپینهای زیر را مدنظر داشته باشید تا نتایج خوبی کسب کنید:
۱- کمپینهای پذیرش مشتریان
یک سیستم برای استقبال از مشتریان جدید و پرورش آنها طراحی کنید که آنها را به لحظه WOW میرساند. اولین تصوری که در آنها ایجاد میکنید باید به حدی شگفتانگیز باشد که همیشه در ذهنشان بماند و سبب شود که دوباره به شما مراجعه کنند.
۲- کمپینهای مشتریان فعال
مشتریانی را که به طور منظم به برند و کسب و کارتان باز میگردند، فراموش نکنید. مهم است که استراتژیهای خود را برای ادامه ارتباط با این نوع مشتریان و آموزش آنها خلق کنید، حتی اگر به نظر می رسد که آنها هرگز قصد کنار گذاشتن برند شما را ندارند.
۳- کمپینهای افت تعداد مشتریان
کمپینهایی ایجاد کنید که به طور خاص برای مشتریانی طراحی شدهاند که به نظر میرسد در حال خارج شدن از چرخه خریداران و مشتریانتان هستند. این مشتریان ممکن است افرادی دارای حساب باشند یا کسانی که نسخه آزمایشی رایگان را که به زودی منقضی میشود، دریافت کردهاند.
۴- کمپینهای تعامل مجدد
یک مشتری « از دست رفته » میتواند کسی باشد که از اشتراک پولی صرف نظر کرده و یا بیش از یک سال است که به کسب و کار شما مراجعه نکردهاست. کمپین تعامل دوباره تلاش میکند تا دوباره آنها را به کسب و کار شما بازگرداند.
بهترین شیوه های بازاریابی برگشتی
زمانی که اصول بازاریابی برگشتی و استراتژیهای حفظ مشتری را برای خودتان طراحی میکنید، باید برترین و بهترین شیوههای بازاریابی حفظ مشتری و مخاطب را در نظر داشته باشید. برخی از بهترین شیوه های حفظ مشتریان یا بازاریابی بازگشتی عبارتند از:
۱- توجه خاص به نرخ بالای ریزش
تاکید می شود که نرخ بالای ریزش یا رویگردانی را فقط به عنوان یک داده نپذیرید. اشتباهی که بسیاری از برندها و بازاریابهای اینترنتی انجام میدهند، این است که میزان ریزش مشتری را ردیابی میکنند، اما هیچ کاری در مورد آن انجام نمیدهند.
بسیاری معتقدند نرخ ریزش چیزی بیش از یک عامل که در پیشبینیهای مالی آنها باید در نظر گرفته شود، نیست. اصلا این اشتباه را مرتکب نشوید. حتما نرخ ریزش مشتری را ردیابی کنید و سپس استراتژیهای بازاریابی حفظ مشتری برای کاهش آن را توسعه دهید. آن را فقط به عنوان آماری در کسب و کارتان قبول نکنید، بلکه به عنوان یک عامل حیاتی برای افزایش کسب درامد اینترنتی و توسعه کسب و کارتان لحاظ کنید.
۲- جمع آوری داده های مشتریان
برای اینکه بتوانید دوباره برای مشتریان خود بازاریابی کنید، اول باید بدانید که آنها چه کسانی هستند. از یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری استفاده کنید تا پروفایلهایی را برای مشتریانتان ایجاد کنید و اطلاعاتی را در مورد اینکه آنها که هستند ؟، چگونه رفتار میکنند؟ و نحوه دسترسی به آنها، جمع آوری کنید.
یک سیستم جامع ایجاد کنید که اطلاعات تماس مشتری و اطلاعات مربوط به تعاملات آنها با برندتان را جمع آوری کند (اینکه چه چیزی میخرند، چند وقت یک بار خرید میکنند و آخرین بار چه زمانی با برند شما تعامل داشتند.) این اطلاعات پایه و بیس کسب و کارتان برای افزایش کسب درآمد اینترنتی محسوب می شود.
۳- استفاده از اطلاعات مشتریان و مخاطبان
هنگامی که شروع به جمعآوری دادههای مشتریان میکنید، از این اطلاعات برای ایجاد بازاریابی استراتژیک مجدد و برنامههای بازاریابی حفظ مشتری استفاده کنید. فهرستهای خود را تقسیم بندی کنید و از آنچه در مورد مشتریانتان میدانید برای ایجاد فهرستها بر اساس ویژگیها و عادتهای مرتبط با برندتان استفاده کنید.
مورد هدف قرار دادن بازاریابی به شما کمک میکند تا از اطلاعات جمعیتشناسی و روانشناسی جمعآوری شده برای ارسال محتوا، پیشنهادات و پیامها بر اساس آنچه در مورد مشتریان میدانید استفاده کنید. میتوانید مخاطبان را با توجه به تعامل با برند و تاریخچه خریدشان در گذشته، دستهبندی کنید تا پیشنهادهایی را برای خریدهای جدید و گزینههایی را برای بیشفروشی و فروش جانبی ارائه دهید.
۴- ارائه برترین تجارب از برند و کسب و کار
در صورتی که اولین تجربه مشتری از یک کسب و کار منفی باشد، هرچه قدر هم که بازاریابی حفظ مشتری داشته باشید، قادر به بازگرداندن مشتری نخواهید بود. بنابراین ضروری است که تجاربی استثنایی و فوقالعاده را در اختیار مشتریان قرار دهید تا تعداد کسانی که دوباره به شما مراجعه میکنند بیشتر و بیشتر شوند. لذا موارد زیر توصیه می شود:
– به مشتری دقیقا همان چیزی را که وعده میدهید، ارائه بدهید. هرگز محصولات و خدماتی را بیش از آنچه تولید کردهاید به فروش نرسانید و در مورد آنها ادعاهای خلاف واقع نداشته باشید.
– این فرایند را شخصیسازی کنید. هر زمانی که میتوانید یک سطح شخصی را به این تجربه اضافه کنید، از نام مشتری استفاده کنید.
– بر خدمات مشتری تمرکز کنید. تجربه مشتری هنگامی که خریداران خرید میکنند، به پایان نمیرسد. خدمات پیگیری و راهحلهایی که به مشتریان پس از پرداخت هزینه و تحویل کالاو یا خدمات، کمک میکند، ارائه دهید.
۵- تمرکز بر جذب مشتریان مناسب
بخش مهمی از حفظ مشتری در مرحله کسب مشتری اتفاق میافتد. برای حفظ مشتریان، ابتدا باید مشتریان درست را جذب کنید. این مشتریان ایدهآل کاملا برای برند شما مناسب هستند. آنها نیازمند چیزی هستند که شما میفروشید، و در عین حال با ارزشهای برند شما هماهنگ میشوند.
برای اطمینان از اینکه بهترین مشتریان را از ابتدا جذب خود میکنید، یک شخصیت خریدار دقیق را ایجاد کنید که دقیقا مشخص میکند برندتان میخواهد چه کسانی را به داخل قیف خرید بکشاند.
۶- حفظ برند در دید مشتریان
برای افزایش احتمال اینکه یک مشتری موجود به کسب و کار شما برگردد یا همواره به آن مراجعه کند، حتما برندتان را در ذهن آنها نگه دارید. در جایی که مخاطبانتان وقت خود را صرف میکنند، خودتان را نشان دهید. خارج از پلتفرم و رسانههای خود، محتوای خودتان را در مکانهای دیگر که مخاطبانتان حضور دارند، ارائه دهید.
به دنبال فرصتهای وبلاگ نویسی میهمان که به شما اجازه میدهد تا نام برند خود را در بازار هدف مطرح کنید، باشید و کلمات کلیدی را تجزیه و تحلیل کنید تا کلماتی را که مخاطبان بیش از بقیه در موتورهای جستجو، به کار میبرند را بدانید و از آنها استفاده کنید.
۷- تمرکز بر تعامل اولیه مشتری
پس از آنکه مشتری خریدش را انجام داد، ناپدید نشوید. هنگامی که شما روی مخاطبینتان تاثیر گذاشتید، باز هم جلوی چشم آنها بمانید. پس از مدتی یک ایمیل خوش آمدید برایشان بفرستید و بعد با ایمیلهای سریالی، ارسال خبرنامه یا اطلاعیههای مربوط به محصول، یک حضور فعال داشته باشید.
۸- ایجاد تعامل پرارزش و سرگرم کننده با برند
کاری کنید که تعامل با برندتان سرگرمکننده و پرارزش باشد. به مشتریان و مخاطبان خود دلیلی برای بازگشت به برندتان بدهید. برنامههای وفاداری مشتری ترتیب دهید که پاداش و جوایزی را برای پشتیبانی مداوم کسب و کار شما ارائه میکنند. همچنین عناصر بازیوارسازی را که سبب میشود مشتریان بخواهند دوباره نزد شما برگردند و امتیازها و پیشنهادات منحصر به فردی را به دست بیاورند، داشته باشید.
۹- پرس و جوی منظم از مشتریان
به عنوان بخش دائمی از اهداف بازاریابیتان باید همیشه از مشتریان خود پرس و جو کنید. بهترین راه برای درک چگونگی بهتر شدن خدمات به مشتریان و ادامه آن خدمات این است که از آنها بپرسید چه چیزی را دوست دارند، میخواهند و یا نیاز دارند؟
به مشتریان خود فرصت دهید تجربهشان را با برندتان به اشتراک بگذارند، طوری که بتوانید راههایی را برای بهبود ارزیابی مشتری و همچنین محصولات و خدماتتان پیدا کنید.
۱۰- پشتیبانی بازاریابی برگشتی با داده های استراتژیک
بازاریابی کسب چیزی است که مخاطبان را به قیف خرید شما میکشد و آنها را به مشتریان و خریداران جدید تبدیل میکند. این روند، بخش مهمی از بازاریابی است، اما فقط آغاز راه است.
در عین حال باید از بازاریابی برای حفظ مشتریان موجود در چرخه خریدار استفاده کنید و آنها را تشویق کنید که دوباره و دوباره به شما مراجعه کنند. تمرکز روی کل چرخه زندگی مشتری، به این معنا است که برند چگونه درآمد خود را در حین اینکه منابع، پول و زمان کمتری را صرف میکند، افزایش میدهد.
سخن پایانی اصول بازاریابی برگشتی
همان طور که در این مقاله اصول بازاریابی برگشتی یا ریتنشن مارکتینگ متوجه شده اید بازاریابی برگشتی زیاد به دنبال افزایش تعداد مشتریها نیست بلکه به دنبال : ۱- بالا بردن درصد خرید دوباره مشتری و بازگرداندن وی به چرخه خرید، ۲- پایین آوردن درصد از دست رفتن مشتریهای فعال و ۳- کنترل میزان خرید مشتریان و نگه داشتن آنها در فرآیند خرید می باشد.
اگر به دنبال کسب درآمد اینترنتی بیشتر و توسعه کسب و کارتان هستید حتما از تاکتیکها و راهنماییهای این مقاله در کارتان استفاده کنید تا بتوانید پایه مشتریهای موجود را برای رشد درآمدتان محکم کنید. توجه کنید اگرچه تکنیکهای بازاریابی اینترنتی برای جذب مشتری، بخش مهمی از کار است، ولی تنها شروع چرخه بازاریابی محسوب می شود. چیزی که بعد از جذب مشتری باید بر روی آن تمرکز کنید، بازاریابی بازگشتی است.
نکته پایانی اصول بازاریابی برگشتی اینکه ، همه بازاریابان حرفه ای تاکید دارند که شعار « بیشتر کاربران را باز گردانید» را سرلوحه کسب و کارتان قرار دهید تا بتوانید در شغل و حرفه خودتان موفق باشید. نکته کلیدی و مهم در بحث بازاریابی بازگشتی یا ریتنشین مارکتینگ، و حتی سایر استراتژیهای بازاریابی اینترنتی ، استفاده از دادهها می باشد. هر استراتژی بازاریابی بدون اطلاعات و دادهها محکوم به شکست و نابودی می باشد.